
چگونه دست زدن به بازی سرزنش دیگران (افراد، شرایط، حوادث، شانس، …) میتواند شادمانی و خشنودی ما را تهدید کند؟
در این درسنامه راهکار های خروج از مثلث قربانی را توضیح خواهیم داد.
تا به کی همچون طفیل جغد بر کاشانه ها؟
ما که از سنگ حوادث می توانیم خانه ساحت
یکی از مخربترین مشغولیتهای انسان انجام «بازی سرزنش» است. این بازی باعث به وجود آمدن وقایع و درگیریهای بزرگی همانند جنگها، دعواها و منازعات تأسفبار خیابانی و در طیف وسیعترش درگیری در روابط بین فردی (اعم از درگیریهای خانوادگی، اجتماعی، شغلی) و میزان زیادی از ناکامی و ناخشنودی در زندگی انسانها بوده است.
بازی سرزنش معمولاً شامل سرزنش کردن یا مقصرقلمداد کردن دیگران، وقایع، شرایط و رخدادهایی که به نظر ما نامطلوب و ناخوشایند میآیند و تأکید بر مقصر بودن، عوامل بیرونی است، به جای آن که بطور فعّال در پی آن باشیم که دست به تغییراتی بزنیم، یا اقداماتی انجام دهیم که شرایط و وضعیت را بهبود بخشد.
بازی سرزنش از دیدگاه شناختی نیروی محرکه و برانگیزاننده این بازی چهار باور غیرمنطقی فرد است:
- اگر کسی اشتباهی مرتکب شود یا اشتباهی رخ دهد (یا اگر امور آنگونه که باید پیش نرود) آنگاه کسی به غیر از خودِ من باید به عنوان عامل مقصر شناسایی شده و برای این اتفاق یا شرایط پیش آمده مورد سرزنش قرار گیرد.
- اشتباه و خطا (یا بدکاری) این فرد (یا افراد) مقام احترام و شأن و منزلتی که به عنوان یک انسان دارا بوده را از آنها سلب می کند.
- بنابراین کاملاً مجاز است با او (یا آنها) به گونهای که شایسته آن هستند رفتار شود، رفتارهایی مانند نادیده گرفتن، فحاشی، قهر و یا در موارد افراطیتر کتک زدن یا زد وخورد فیزیکی.
- من نباید برای شرایط / موقعیت / رویداد پیشآمده هیچ مسئولیتی بپذیریم ـ یا مسئولیت زیادی متوجه من نخواهد بود ـ چرا که پذیرفتن این مسئولیت و اینکه من هم سهم دارم، به این معنا خواهد بود که من نیز احترام انسانی خودم را از بین برده و بنابراین من هم مستحق مزمت و برخورد منفی خواهم بود.
اگر خوب بنگریم متوجه میشویم که این چهار باور بطور مرتب و مکرر در جریان اصلی زندگی ما انسانها نقش بازی میکنند
نویسنده : دکتر علی صاحبی